درگذشت امیر هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر عاشقانهها + بیوگرافی
درگذشت امیر هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر عاشقانهها + بیوگرافی
صبح روز چهارشنبه 19 ام مرداد ماه 1401، امیر هوشنگ ابتهاج شاعر عاشقانههای کشورمان با نام اختصار ه.ا.سایه در آلمان درگذشت. یلدا ابتهاج دختر هوشنگ ابتهاج در صفحهی اینستاگرام خود درگذشت این شاعر گرانقدر را اطلاع رسانی کرد و در پستی اینگونه نوشت که: "بگردید، بگردید، درین خانه بگردید، در این خانه غریبید، غریبانه بگردید. سایه ما با هفت هزار سالگان سر به سر شد."
ابتهاج در تمامی عمر خود با هر گرایش سیاسی و دینی و هر انتقادی که نسبت به وضعیت کشور داشت اما هیچگاه از عشقش به ایران کم نشد و وطنش را "سرای امید" میخواند.
مرگ ابتهاج در 94 سالگی و خاطرهای جالب از زبان دکتر شفیعی کدکنی از سایه
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نقل میکند که روزی در راه بازگشت از مطب دکتر به همراه هوشنگ ابتهاج بودند که سایه برای ایشان خاطرهای نقل میکند که:
حدود هشت نُه ساله بودم که یکی از هم کلاسیهای من از من و دو نفر دیگر میخواهد که ناممان و نام مادر و پدرمان را روی کاغذ بنویسیم تا او نزد پدرش ببرد تا آیندهی همگی آنها را پیشگویی کند.
آن مرد پیشگو چند مورد را برای همه ما نوشت. سایه ادامه داد که بعدها از آن دو نفر جدا شدم و نمیدانم آن مرد آنچه که دربارهی آنان گفته بود درست بود یا نه. اما دربارهی من گفته بود که آیندهی تو با "سخن" عجین میشود و خانوادهی پرجمعیتی خواهی داشت و تا 94 سالگی زندگی خواهی کرد!
سایه در ادامه گفت: وقتی مورد اول و دوم در من اتفاق افتاد و متوجه شدم که حالا همه مرا با شعر و موسیقی میشناسند و حدود 49 سال هم سن دارم به یاد مورد سوم افتادم و ترسیدم! چون فکر میکردم 94 سال بسیار زیاد است و احتمالا نوشته یا گفته بوده 49 سال اما همکلاسی من به اشتباه گفت 94 سال و خیلی مراقب بودم در آن زمان که اتفاقی برای من نیفتد که یک وقت در 49 سالگی از دست بروم!
دکتر شفیعی کدکنی در ادامه نقل میکند که به سایه گفتم: آن دو مورد که اتفاق افتاد پس حتما این سومی هم میشود و همان 94 سال زندگی درست است. سایه هم در پاسخ به شفیعی کدکنی میگوید: البته اگر نوع رانندگی شما پیشگویی مرا را باطل نکند!
پست اینستاگرام دکتر کدکنی درباره ابتهاج
شعر سایه استمرار بخشی از جمال شناسی شعر حافظ است. آنهایی که بوطیقای حافظ را به نیکی میشناسند، از شعر سایه سرمست میشوند.
زندگینامه هوشنگ ابتهاج (سایه)
امیر هوشنگ ابتهاج در ششم اسفند ماه سال 1306 در خانوادهای که از اقلیتهای مذهبی و سرشناس بودند در شهر رشت به دنیا آمد. پدر سایه به نام "میرزا آقاخان ابتهاج" از بزرگان رشت بود. ابتهاج تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات متوسطه خود را در شهر رشت گذراند و بعد از آن برای ادامه تحصیل به تهران آمد.
ابتهاج از کودکی هنر را دوست داشت و در کنار درس، نقاشی و مجسمهسازی را یاد گرفت. به گفته خود سایه:
یک بار سه ماه تابستان مرا فرستادند پیش یک خانم خیاط که گلدوزی و دِسْمِه دوزی یاد بگیرم. مدت کوتاهی هم پیش «موسیو یرواندی» نوازنده ارکستر سمفونی تهران، مشق آموزش ویولن بودم.
سایه در سال 1337 در 31 سالگی با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد که نتیجه آن ازدواج چهار فرزند به نامهای یلدا متولد 1338، کیوان متولد 1339، آسیا متولد 1340 و کاوه متولد 1341 است.
علت انتخاب کلمه سایه به عنوان تخلص
حروف و کلمات برای من رنگ دارند. «ر» خاکستری، «گ» نارنجی و «ج» سیاه است. «ی» کلمات برایم سرد و گرماند. سایه کلمهای سرد است. گلابی کلمهای گرم. بهگمان من، در کلمه سایه یک مقدار آرامش و خجالتیبودن و فروتنی و بیآزار بودن هست. اینها برای من جالب بود و با طبیعت من میساخت. خود کلمه سایه از نظر حروف الفبا حرف نرم بدون ادعایی است. در آن نوعی افسوس است و ذات معنای این کلمه، نوعی افتادگی دارد در مقابل خشونت و حتی میشود گفت وقاحت.
علت مهاجرت به آلمان ابتهاج
هوشنگ ابتهاج در آلمان زندگی میکرد. سایه درباره مهاجرت به آلمان میگوید: رفتن من به آلمان اجبار نبود، اول یکی از بچههایم به آلمان مهاجرت کرد، بعد زنم رفت که بچهام تنها نباشد، بعد بچههای دیگر رفتند، یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم، بالاخره من هم سال 1364 رفتم. مهاجرت نکردم و گاهی تهران هستم.
آثار هوشنگ ابتهاج
- نخستین نغمهها
- سراب
- سیاه مشق
- شبگیر
- زمین
- چند برگ از یلدا
- یادنامه
- تا صبح شب یلدا
- یادگار خون سرو
- کتاب حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
- تاسیان (اشعار ابتهاج در قالب نو)
- بانگ نی
از این میان سیاه مشق و تاسیان تنها دفترهایی هستند که ابتهاج با تجدیدنظر در محتوا به چاپهای بعدی رساند که مجموعه و چکیده همه شعرهایش است. بانگ نی در پاییز 1395 بدون آگاهی او منتشر شد.
شعر معروف ابتهاج به نام "ارغوان"
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آنچنان نزدیک است
که چو بر میکشم از سینه نفس
نفسم را برمیگرداند
خاطرات هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج سال 1391 در 85 سالگی خاطرات خود را در گفتگو با میلاد عظیمی در کتاب پیر پرنیان اندیش عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود درباره بسیاری از چهرههای به نام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود میپردازد.
علت محبوبیت هوشنگ ابتهاج
امیر هوشنگ ابتهاج از معروفترین شاعران معاصر در بین مردم مخصوصا قشر جوان بود. از معروفترین اشعار سایه که در اینستاگرام با دکلمه مخصوص خود سایه بسیار پرطرفدار بود به نام شعر ارغوان بود. شعرهای محبوب ایشان بارها توسط هنرمندان و خوانندگان اجرا شده است. ترانه معروف " ایران ای سرای امید " که توسط استاد محمدرضا شجریان خوانده شده است ترانهسرایش هوشنگ ابتهاج بود.
جدا از مدل خاص و زیبای شعرهای سایه، یکی از مهمترین عوامل دیگر محبوبیت وی در بین مردم این بود که او هیچگاه نسبت به شرایط جامعه منفعل نبود و دغدغههای مردم و اجتماع را در قالب شعر به زیبایی هرچه تمامتر بیان میکرد.
ابتهاج علاوه بر ادبیات و شعر، در زمینه موسیقی نیز فعالیت داشته و از سال 1350 تا 1356 در رادیو سرپرست برنامه "گلها" و "گلچین هفته" بود. اما بعد از حادثه خونین میدان شهدا (ژاله) و کشتهشدن مردم به دست نیروهای رژیم وقت، به همراه «محمدرضا لطفی»، «محمدرضا شجریان» و «حسین علیزاده»، به نشانه اعتراض، از همکاری با رادیو انصراف داد.